نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





بهونه های همیشگی

بازم سلام

صد تا سلام به تو مامان مهربون من

به تو سنگ صبور من

دیدی چی شد

خواستم بیام پیشت

چقدر حرفای نگفته داشتم برات

چقدر عقده داشتم،چقدر دلتنگی و بهونه داشتم

اما نشد که بیام

چقدر دلم گرفت

اخه مامانی خیلی دلم برات تنگ‌شده بود

خیلی دلم میخواست بیام باهات حرف بزنم

نیاز داشتم به اینکه با مامانم حرف بزنم

دلم لک زده واسه اینکه حتی لحظه ای اندک کنارم باشی

مامانی کی میشه بیام باهات کلی حرف بزنم

من هی بگم و‌تو‌گوش بدی

چقدرم دلت بگیره که نمیتونی با بچه هات حرف بزنی

توام دلتنگی نه؟

دلتنگ حرف زدن با بچه هات،دلتنگ در آغوش کشیدن بچه هات

مخصوصا نوه هات

مخصوصا که اون نوه علی باشه

تو خیلی علی رو دوست داشتی

اخه شیرین بود و دوست داشتنی و الانم هست

یادمه اون اوایل رفتنت داشتم خونه رو تمیزمیکردم

گفت عمه چرا تمیز میکنی،مامان لیلا میخواد بیاد

اونم منتظر اومدنت بود،تو دلم گفتم کاااااااااش میومد

کاش رفتنش بازگشتی هم داشت 

اما حیف که برای همیشه رفتی

نگرانیهاتو گذاشتی و رفتی

مامان از همین جا بهت میگم که شدیدا محتاج دعاتم

دعای تو حتما گره گشای کارم میشه

قربونت برم مامانی

ببخش که مثل همیشه با حرفام،با دلتنگیام ،با بهونه هام ناراحتت کردم

تو به بزرگواری و‌مهربونیت ببخش

دوستت دارم بهترین و ماه ترین مامان دنیااااااااا


[+] نوشته شده توسط زهره در 14:28 | |







بهونه

بازم سلام

سلام فرشته آسمونی من

سلام ای که آروم خفته ای

سلام مامان خوبم

دلم کلی برات تنگه،ی عااااااااااااالمه،خیلی زیاد

دیشب داشتم فیلم میدیدم ی لحظه دلم گرفت

خانمی که نشونش داد صورتش مثل تو بود

ی لحظه انگار تو رو دیدم،مامان اینا یعنی دلتنگی

اینا یعنی دلم بهونه گرفته و تو رو میخواد

انقدر دلتنگتم و انقدر حرف برای گفتن دارم که

میخوام این هفته تو این سرما بیام بهت سربزنم

بیام باهات حرف بزنم،ببین کارمون به کجا کشیده

که برای حرف زدن باهات باید کلی راه بیاییم

تازه اونم چی،من میگم و حرفی نمیشنوم

من میگم و پاسخی نمیبینم

من میگم و محبتی،حرفی،دلگرمی ای.....هیچی مامان

من میگم و میگم و تو سنگ صبورم فقط گوش میدی

مامان تا به کی تا به کجا این دلتنگی ها این بهونه ها ادامه داره؟

دیگه واقعا خسته شدم

زهره ات دیگه برید

دیگه کم آورد

مامان تو‌جوونی پیر شدم

رفتن تو داغونم کرد و مشکلات روز به روز پیرترم کرد

کاش بودی و زهره آنوقت مشکلی نداشت

مثل اون روزایی که بودی و خوش بودم

خوشیم با رفتن تو تموم شد

کاش میشد میومدی ،میومدی پیشم

میومدی میگفتی زهره سختیهات تموم شد من پیشتم

میگفتی زهره نگران نباش من کنارتم

میگفتی زهره دیگه غمت نباشه من هستم

میگفتی زهره دیگه تموم شد من برگشتم

کاش......

ای کاش میشد

گریه


[+] نوشته شده توسط زهره در 9:57 | |