سلام
بازم سلام بی جواب
سلام مامانی
خوبی؟دیگه نگرانم نیستی؟
دیگه زنگ نمیزنی,مامان دلتنگتم
دارم میام ده
و باز بی تاب رسیدنم
میخوام زود برسم بیام سرمزارت باهات حرف بزنم
انقدر دلم گرفته دلم میخواد زودی برسم
خودمو بندازم رو اون سنگسردت زار بزنم
مامان بدونی چقدر دلتنگم،چقدر دلم گرفته
چقدر زهره دلش حرف زدن با مامانش رومیخواد
چقدر دلم میخواس وقتی باهات حرف میزدم،بغلم میکردی
میگفتی زهره جونم نگران نباش،میگفتی چرا نگرانی من که کنارتم
دیروز سرکار آهنگحمیرا رو گذاشته بودن یاد تو افتادم و داشتم خاطراتت رو مرور میکردم
یاد اونروزی که داشتیم میرفتیم ده آهنگ حمیرا پخش بود تودست میزدی وخوشحال بودی نیستی تا خوشحالیت و خنده هایت و بودنت کنارم رو احساس کنم
دارم میام که هم حرفامو بزنم همپیشاپیش روز تولد ومادر رو تبریک بگم
اخه معلوم نیس دیگه کی بتونم بیام
مامان زهره همیشه و هر ثانیه به یادته
دختر ناسپاست هیچوقت تورویادش نمیره
همیشه دوستت دارم وهمیشه در قلبمی،حتی الان که دیگه پیشم نیستی
|